سپاس خداوندی را سزاست بی آنکه قبل از او اولی باشد و آخر است بی آنکه بعد از او آخری باشد :و احد است بی آنکه جز او عددی باشد او یکتای بی همتاست .خداوندی که گنج پنهان بود وبرای این که شناخته شود ،از سر لطف ومرحمت خویش، جهان هستی را آفرید بی آنکه قبل از خلقت ، نمونه ای از آنچه که می خواهد بیافریند ، وجود داشته باشد .
پس از مدتی که از خلقت آدم می گذشت ،آدم متوجه جانب راست عرش شد واین پنج ذات مقدس را که در میان هاله ای از نور در حال رکوع وسجود بودن مشاهده کرد ، واز خدای متعال راجع به آنان سوال نمود؟ پروردگاردر پاسخ وی فرمود :
«ایشان پنج تن از فرزندان تو هستند ، که اگر آنها نبودند ، تو را نمی آفریدم ، آنان کسانی هستند که نامهایشان از اسماء خود برگرفته ام : اگر ایشان نبودند بهشت و دوزخ ، عرش وکرسی ، آسمان وزمین ، فرشتگان وجن وانس را نمی آفریدم . پس من محمودم واین محمد ، و من عالی ام واین علی است ، ومن فاطرم واین فاطمه ، ومن احسانم واین حسن ، ومن محسنم واین حسین است .
به عزتم سوگند !هیچ کس به سوی من نمی آید که به اندازه خردلی ، کینه ایشان را در دل داشته باشد مگرآنکه وی را در دوزخ اندازم . اینا برگزیده من هستند ، به واسطه آنها نجات می بخشم وبه خاطر آنها هلاک می کنم و چون تو را نیازی باشد به ایشان توسل جوی !»
این پیامی است برای آدم وفرزندان آدم که در هر حالی به یاد اهل بیت باشند وبه اوتوسل جویند که خداوند دوست داشتن خود را در کنار دوستی اهل بیت قرار داده حتی برای حضرت آدم (ع)
منبع:علی (ع) صراط مستقیم –علی خداجویان
نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
یکشنبه 85 آذر 26 4:54 ع
نظرات دیگران [ نظر]
سلام ، من یک سربازم، فکر می کنید سربازکدوم پادگان ؟! کدوم فر مانده ؟! کدوم پست ؟! اسلحه ات کو؟! کدوم پست ؟!
من سرباز امام زمانم در پادگان پارسی بلاگ ،با کیوسک نگهبانی بوی پیراهن یوسف ، اسلحه ام قلممه وبه سرباز بودنم افتخار می کنم.
نمی دونم چه حسیه تو وب نویسی که آدمو مجبور به up to date می کنه ، انگار یه تکلیفیه ، تکلیف خیلی سختیه که هر روز باید به دوش بکشم ، مثل نماز خوندن که یه تکلیف دینیه ، آدم وقتی سر وقت نمازشو نخونه ، حس می کنه یه کلید، یه کار مهمو گم کرده ،up to date کردن این وبلاگ درست همین حالت رو هر روز برام ایجاد می کنه وجزء یکی از عبادتهام حسابش می کنم این تکلیف منه که هر روز با دعای عهد باید امضاء بشه وباعث می شه که بیشتر حواسمو جمع کنم و انجام دادن تکالیف ... به خاطر همینه که حواسمون جمع بشه ،هدفمون یادمون نره .!! ومن سه روز که تکلیفمو سروقت انجام ندادم......
ولی یه چیزی هست که فکر منو به خودش مشغول کرده! از اون موقعی که این قرادادها امضاء شده تا حالا اون فرمانده مونو ندیدیم ؟! نمی دونم چرا ؟وشاید انتظاری از سربازاش داره؟؟
شاید شما بدونین ؟!!
نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
دوشنبه 85 آبان 15 5:2 ع
نظرات دیگران [ نظر]
سالروز تخریب بقاع ائمه بقیع توسط وهابیون
بر دلشکستگان اهل بیت (ع) وآقا امام زمان تسلیت باد
مدینه وکوفه کوچه های تنگی دارد ،کوچه های پر از غربت ، ،کوچه ها شاهد شکستن در خانۀ زهرا (س)به وسیله کینه توزان علی(ع) ودشمنان خدابودند .کوچه هایی که هنوز ناله های زهرا به خاطر فرزندگمگشته اش به گوش می رسد
بقیع نشانه هایش بی نشان است وبار دیگر بقیع شاهد شکستن دل مادر وفرزندان معصوم ودل شکستگان آنان .. .اینها همه دل امام زمان را به درد آوردند...وتو به دنبال نشانه ...وای چقدرمدینه وکوفه بوی غربت می دهد ...
آنها با تخریب بقیع یک بار دل امام زمان را خون کردند ، ابن ملجم ( خدا لعنتش کند )با یک ضربه شمشیر محراب علی را به خون آغشته نمود و در حق امام زمانش ظلم نمود وگناه سنگین یک روزه اش جرم چندین وچند سال را به بار آورد و ....هزاران شقی و مجرم و گنه کار دیگر در طول تاریخ...ولی گناه هرروزه ما چی ؟ ما که به قول خودمان شیعۀ علی هستیم هر روز با یک گناه یک ضربه به صورت امام زمان می زنیم ...کدام مادر را دیده ای که از این ضربه برصورت فرزندش شادمان شود ؟خدا کند که این مادر ما را مورد عفوقرار دهد ...
ما عاشق سر گردانیم ، شب ؛ تاریک وسردی است وطوفان ، راههای کوچه ناهموار، چشمها دیگر سوی را نمی بینند،
او می بیند ولی ما نمی بینیم .
با او...گفتم:که روی خوبت از من چرا نهان است ؟ گفتا تو خود حجابی ور نه رخم عیان است
باز هم ...گفتم: فراق تا کی ؟ گفتا که تا تو هستی گفتم نفس همین است ، گفتا سخن همان است
ما در این شب، و آن هم در این راه، به او می گوییم: مهدی جان! باز آی . در حالی که او می گوید: تو بازآی .
پس اگر گام به سویش نهادیم و(چه خوش است حال کسانی که از این شب رهیده باشند واز این قفس پریده) او دوان دوان بیشتر از ما، به سویمان باز می آید ، اما برق نگاهش ، سکوت زیر لبش و قدمهایش با توحرف ها می زنند .
نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
چهارشنبه 85 آبان 10 3:21 ع
نظرات دیگران [ نظر]
شاید برای خیلی از منتظران آقا این سوال پیش آمده باشد که: چرا وقتی عده ای امام زمان (ع) را می بینند از ابتدا او را نمی شناسند؟ استاد علی اصغر رضوانی در کتاب موعود شناسی این گونه پاسخ می دهند:
اولا* :این طور نیست که تما م کسانی که به ملاقات حضرت شرف شده اند در ابتدا حضرت را نشناخته اند ،چه بسا افرادی که از همان ابتدا حضرت را شناخته و با او انس داشته اند ،همانند سید بحرالعلوم و مقدس اردبیلی و...
دوم* :هدف حضرت از ملاقات ها به طور عمده رفع گرفتاری از شیعیان است که این هدف با ملاقات ولو بدون شناخت ، حاصل می شود .
سوم*:شناخته نشدن حضرت (ع) به جهت عدم انس است ومعمولا در ملاقات های اول بوده که حضرت را نمی شناختند ،زیرا قبلا او را ندیده بودند .
چهارم*:گاهی انسان به جهت شوق زیاد و یا بی توجهی و یا توجه زیاد به کار خود است که از مخاطب خود غافل می شود و بعد از بر آورده شدن حاجتش به فکر می افتد که این شخص چه کسی بود .
پنجم *:شناخته نشدن حضرت در عصر غیبت کبرا طبق مقتضای اصل اولی است ، زیرا غیبت حضرت کلی است ، و قرار است که به جهت مصالحی ناشناخته بمانند.
نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
دوشنبه 85 آبان 8 2:0 ع
نظرات دیگران [ نظر]
سه ماه وقتش تموم شده ؛ خداحافظ ماه خدا، خداحافظ ماه پیامبر ، خداحافظ ماه امت محمد(ص).... به همین سادگی ....آیا نشون دادن بندگی هم به همین سادگی بود؟
از همین امروز، خدا شمارش معکوس ماه رمضونشو می زنه 5 روز ،4روز ... فرشته ها هم که دارن کم کم برگه امتحانات رو جمع می کنن خدایا نمره ام چی می شه؟
پرونده ام ؟ روز اعلام نتایج (قیامت ) ؟؟!! ماه رمضون هم که داره سفرشو همین جوری با همون مهربونی خاصش که پهن کرده بود، همین جوری هم کم کم داره جمع می کنه ...( بی توشام وسحر چه کنم؟)
کوله بار ماه رمضون امسال چه قدره؟چی گذاشتی سر سفره ماه رمضون امسال ؟چی از رو سفرش بر داشتی ؟
چه کسانی از امت محمد (ص) تبسم را برچهره محمد (ص) در سال پیامبر قرار دادند ؟؟؟
صدای ربناها والهی العفوها می آید واین صداها تا روز قیامت بر زبان وجانها باقی وجاری خواهد ماند ...
نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
چهارشنبه 85 مهر 26 5:0 ع
نظرات دیگران [ نظر]
امشب بر خلاف شبهای دیگه از زمین به آسمون می باره ، الهی همسر زهرا دوست دارم اشک باشم
امشب شب بی وفایی کوفه ،شب نان های نرسیده ،شب سفره های خالی ، شب منتظران علی ؛ شب یتیمی
امشب شب سرد سکوته ، شب گریه مسجد کوفه ، شب من تنها ، ماه تنها ، چاه تنها ، نخلها، همه تنهای تنهان
حالا وقت رفتن اومد ، مادرتون روببینین ، وقتی زهرا بگه : بیا ، علی دیگه اینجا نمی مونه .
نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
یکشنبه 85 مهر 23 12:13 ع
نظرات دیگران [ نظر]
بچه های یتیم را دیده اید! بچه هایی زلال و پاک، که از بد روزگار یتیم شده اند و این گونه مورد آزمایش الـهـی قرار می گیرند.
به نظر می رسد اگر یتیمی اشتباهی نماید، راحت تر می توان از آن گذشت و آن خــطـا را به راحتی می توان بخشید، چرا که او کمتر از دیگران از وجود خورشید والدین بهره برده است.
همه این حرف ها برای این است که بگویم: روزگار غیبت هم، روزگار سخت یتیمی مـاست. در روایتی است از پیامبر اکرم(ص) که فرموده اند: شیعیان ما در دوران غیبت، یتیمان آل محمد هستند.
حال که ما در این دوران سـخــت یـتـیـم هستیم و از بهترین پـــدر خود جدا، شاید خداوند هم به حال ما رحمی بیش نمایند و از گناهان ما راحت تر در گذرند. خدایا ظهورش را...
نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
پنج شنبه 85 مهر 20 1:6 ع
نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ