سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

سلام ، من یک سربازم، فکر می کنید سربازکدوم پادگان ؟! کدوم فر مانده ؟! کدوم پست ؟! اسلحه ات کو؟! کدوم پست ؟!
من سرباز امام زمانم در پادگان پارسی بلاگ ،با کیوسک نگهبانی بوی پیراهن یوسف ، اسلحه ام قلممه وبه سرباز بودنم افتخار می کنم.

نمی دونم چه حسیه تو وب نویسی که آدمو مجبور به up to date  می کنه ، انگار یه تکلیفیه ، تکلیف خیلی سختیه که هر روز باید به دوش بکشم ، مثل نماز خوندن که یه تکلیف دینیه ، آدم وقتی سر وقت نمازشو نخونه ، حس می کنه یه کلید، یه کار مهمو گم کرده ،up to date کردن این وبلاگ درست همین حالت رو هر روز برام ایجاد می کنه وجزء یکی از عبادتهام حسابش می کنم این تکلیف منه که هر روز با دعای عهد باید امضاء بشه وباعث می شه که بیشتر حواسمو جمع کنم و انجام دادن تکالیف ... به خاطر همینه که حواسمون جمع بشه ،هدفمون یادمون نره .!! ومن سه روز که تکلیفمو سروقت انجام ندادم......
 ولی یه چیزی هست که فکر منو به خودش مشغول کرده! از اون موقعی که این قرادادها امضاء شده تا حالا اون فرمانده مونو ندیدیم ؟! نمی دونم چرا ؟وشاید  انتظاری از سربازاش داره؟؟

شاید شما بدونین ؟!!

 




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
دوشنبه 85 آبان 15 5:2 ع
نظرات دیگران [ نظر]


 

سالروز تخریب بقاع ائمه بقیع توسط وهابیون
بر دلشکستگان اهل بیت (ع) وآقا امام زمان تسلیت باد

مدینه وکوفه کوچه های تنگی دارد ،کوچه های پر از غربت ، ،کوچه ها شاهد شکستن در خانۀ زهرا (س)به وسیله کینه توزان علی(ع) ودشمنان خدابودند .کوچه هایی که هنوز ناله های زهرا به خاطر فرزندگمگشته اش به گوش می رسد

بقیع نشانه هایش بی نشان است وبار دیگر بقیع شاهد شکستن دل مادر وفرزندان معصوم ودل شکستگان آنان .. .اینها همه دل امام زمان را به درد آوردند...وتو به دنبال نشانه ...وای چقدرمدینه وکوفه بوی غربت می دهد ...
آنها با تخریب بقیع  یک بار دل امام زمان را خون کردند ، ابن ملجم ( خدا لعنتش کند )با یک ضربه شمشیر محراب علی را به خون آغشته نمود و در حق امام زمانش ظلم نمود وگناه سنگین یک روزه اش جرم چندین وچند سال را به بار آورد و ....هزاران شقی و مجرم و گنه کار دیگر در طول تاریخ...ولی گناه هرروزه ما چی ؟ ما که به قول خودمان شیعۀ علی هستیم هر روز با یک گناه یک ضربه به صورت امام زمان می زنیم ...کدام مادر را دیده ای که از این ضربه برصورت فرزندش شادمان شود ؟خدا کند که این مادر ما را مورد عفوقرار دهد ...

ما عاشق سر گردانیم ، شب ؛ تاریک وسردی است وطوفان ، راههای کوچه ناهموار، چشمها دیگر سوی را نمی بینند،
او می بیند ولی ما نمی بینیم .

با او...گفتم:که روی خوبت از من چرا نهان است ؟              گفتا تو خود حجابی ور نه رخم عیان است
باز هم ...گفتم: فراق تا کی ؟ گفتا که تا تو هستی        گفتم نفس همین است ، گفتا سخن همان است

ما در این شب، و آن هم در این راه، به او می گوییم: مهدی جان! باز آی . در حالی که او می گوید: تو بازآی .
پس اگر گام به سویش نهادیم و(چه خوش است حال کسانی که از این شب رهیده باشند واز این قفس پریده) او دوان دوان بیشتر از ما، به سویمان باز می آید ، اما برق نگاهش ، سکوت زیر لبش و قدمهایش با توحرف ها می زنند .




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
چهارشنبه 85 آبان 10 3:21 ع
نظرات دیگران [ نظر]


 

شاید برای خیلی از منتظران آقا این سوال پیش آمده باشد که: چرا وقتی عده ای امام زمان (ع) را می بینند از ابتدا او را نمی شناسند؟ استاد علی اصغر رضوانی  در کتاب موعود شناسی این گونه پاسخ می دهند:
اولا* :این طور نیست که تما م کسانی که به ملاقات حضرت شرف شده اند در ابتدا حضرت را نشناخته اند ،چه بسا افرادی که از همان ابتدا حضرت را شناخته و با او انس داشته اند ،همانند سید بحرالعلوم و مقدس اردبیلی و...
دوم* :هدف حضرت از ملاقات ها به طور عمده رفع گرفتاری از شیعیان است که این هدف با ملاقات ولو بدون شناخت ، حاصل می شود .
سوم*:شناخته نشدن حضرت (ع) به جهت عدم انس است ومعمولا در ملاقات های اول بوده که حضرت را  نمی شناختند ،زیرا قبلا او را ندیده بودند .
چهارم*:گاهی انسان به جهت شوق زیاد و یا بی توجهی و یا توجه زیاد به کار خود است که از مخاطب خود غافل می شود و بعد از بر آورده شدن حاجتش به فکر می افتد که این شخص چه کسی بود .
پنجم *:شناخته نشدن حضرت در عصر غیبت کبرا طبق مقتضای اصل اولی  است ، زیرا غیبت حضرت کلی است ، و قرار است که به جهت مصالحی  ناشناخته بمانند.




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
دوشنبه 85 آبان 8 2:0 ع
نظرات دیگران [ نظر]


 

انتظار اگر از قسم مثبت آن باشد که همراه با آمادگی کامل منتظر برای  ظهور حضرت مهدی (ع) است نه تنها ملال آور نیست بلکه دائما در انسان روحیه امید را شعله ور کرده و او را سر حال وزنده نگه می دارد .
شخص منتظر دائما در فکر آمدن محبوب خود است واین بهترین حالتی است که به  او دست می دهد ، او دائما به عشق رسیدن محبوب خود شب را به رز و روز را به شب می رساند  .
از طرفی دیگر ، از ان جا که انتظار منجی حقیقی  یعنی امام زمان (ع) در حقیقت یک نوع توسل وارتباط باطن با او نیز هست لذا با این ارتباط هر لحظه فیوضاتی از ناحیه آن حضرت به انسان می رسد که
اورا از خستگی و ملالت بیرون می آورد .

*پس انتظار برای عاشقان واقعی خسته کننده نیست*




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
دوشنبه 85 آبان 8 12:11 ع
نظرات دیگران [ نظر]


 

1 ـ خداوند فرمود: «اى پیامبر! بوسیله تو و پیشوایان از نسل تو بر بندگان خویش رحمت مىآورم، و به وسیله قائم از بین شما، زمین خود را با تسبیح و تقدیس و تهلیل و تکبیر و بزرگداشت مقام الوهیّت، آباد مىسازم.

و به وجود او زمین را از دشمنانم پاک مىکنم و آن را میراث اولیاى خویش قرار مىدهم، و به وسیله او کلمه توحید را تعالى بخشیده، کلمه کافران را به سقوط مىکشانم، و به دست او و با علم خود سرزمینها و دل بندگانم را حیاتى تازه مىبخشم و گنجها و ذخیرههاى پنهان را به مشیت خود برایش آشکار مىسازم.

و با اراده خود او را بر نهانىها و مکنونات قلبى دیگران آگاه مىگردانم و با فرشتگان خود او را یارى مىرسانم تا در اجراى فرمان من و تبلیغ دین من مددکار او باشند. او به حقیقت ولىّ من است و به راستى هدایتگر بندگان من مىباشد.»

2 ـ امام باقر(علیه السلام) در وجه نامگذارى حضرت «مهدى (علیه السلام)» به «قائم آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم)» حدیثى قدسى روایت فرمود: «زمانى که جدم حسین که صلوات خدا بر او باد به شهادت رسید، فرشتگان با گریه و زارى به درگاه خداوند عزوجلّ نالیدند و گفتند: پروردگارا! آیا از آنان که برگزیده و فرزند برگزیده تو را، و امام انتخاب شده از بین خلق را کشتند، در مىگذرى؟!

خداوند به آنان وحى فرمود که: «فرشتگان من آرام گیرید. سوگند به عزّت و جلالم که از آنان انتقام مىگیرم اگرچه بعد از گذشت زمانى طولانى باشد.» سپس فرزندان از نسل حسین (علیه السلام) را که پس از او به امامت مىرسند به ملائکه نشان داد و آنان شاد شدند.

در بین این پیشوایان، یک نفرشان به نماز ایستاده بود «فإذا احدهم قائم یصلّى فقال اللّه عزّوجلّ: بذلک القائم أنتقم منهم.» خداوند عزّوجلّ فرمود: به وسیله آن «قائم» از دشمنان و قاتلان حسین(علیه السلام)انتقام مىگیرم.

مهدی جان ! مولایم ! حالا که نمی آیی پس به خاطر انتقام خون جدت حسین (علیه السلام )ومادرت زهرا، بیا .

و به خاطر قلبهای سوخته عاشقانت آب وصال بریز وبا صبح ظهورت ،شام ظلمانی هجران ستارهای منتظرت را، به روز روشن مبدل ساز .

عباس به خاطر منتظرانش زود بیامد ولی تو هنوز نیامدی.!




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
یکشنبه 85 آبان 7 12:52 ع
نظرات دیگران [ نظر]


 

**عیدفطرت ایمان برهمه مومنان حق جو مبارک باد**

گروهی از فقها با بهره گیری از اصول و قواعد علمی بر این نظرند که ادله نقلی ( آیات و روایات )  دلالت تام  بر لزوم اتحاد آفاق ( شهرهای نزدیک به هم )  و موضوعیت رویت دارند و نقطه مقابل گروهی دیگر با استفاده از قواعد و ادله مزبور معتقدند اتحاد آفاق لازم نیست و ادله نقلی هم طریق و کاشف از واقع می باشند .

قائلین به اتحاد افق از اطلاقات و عمومات روایات  استفاده نموده اند که پیامبر اسلام فرمود : " صوموا لرویته  وافطروا الرویتهبا دیدن ماه روزه بگیرید و با دیدنش افطار کنید پس رویت شرط  دخول ماه  است و دیدن هلال موضوعیت دارد. اما گروهی  که رویت را برای همه آفاق معتبر می دانند به دعای وارده در قنوت نماز عید فطر اشاره کرده اند . در این دعا می خوانیم :

"و اسئلک بحق هذاالیوم  الذی جعلته للمسلمین عیدا"؛ این عید برای همه مسلمین است .

همچنین لیلة القدر ظاهر در این است که این لیله معین دارای احکام مشخص برای جمیع مسلمین است .

این اختلاف میان علمای عامه هم وجود دارد. حنفی ها و مالکی ها و حنبلی ها قائل به ثبوت  رویت هلال  برای همه نقاط عالم در صورت رویت در یک نقطه هستند و شافعیه معتقدند اگر رای فقها مختلف باشد رویت هر ناحیه برای همان ناحیه حجت است.

آن هنگام که ماه رمضان به پایان می رسد عید فطر است .

 عید ، بازگشت به اصل است ؛  نه بازگشت به زندگی معمولی و دنیوی  که قبلاٌ وجود داشت . چنانچه واژه دیگری که از ریشه  « عاد یعود» می آید ،  واژه معاد است . معاد یعنی  بازگشت نزد پروردگار خود . در واقع عید، معاد و عود جملگی از یک ریشه اند . رمضان که به پایان می  رسد، عید است ، یعنی بازگشت به مبدا به تحقق می رسد اگر چه بازگشت به مبدا برای همه ما متحقق نشده  اما به یمن این که برای مردان خدا و ذات مقدسی که در هر عصری هستند به تحقق پیوسته ، ما هم به متابعت  از آنها عید می گیریم و این عید، عید فطر است . فطر مناسبت با فطرت دارد و فطرت ،  فطرت ایمان است . در واقع این عید برای سلامت فطرت  ایمان برگزار می شود .

برای اطلاعات بیشتر می توانید اینجا را کلیک کنید




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
دوشنبه 85 آبان 1 12:41 ع
نظرات دیگران [ نظر]


 

 زبانی در دهان از فلسطین راز می گوید
زبانم از فلسطین ، قصه های تلخ وشیرین،
خاطرات زشت وزیبا باز می گوید
من از خاک فلسطینم

من از«غزه » من از «حیفا»،‌ من از «قدس»م

ز«رام الله »خونینم

ز«نابلس »،«نهراردن» ،«اورشلیم » و«الخلیل» و«دیریاسین»م

نهالی ریشه در خونم

جوانی از فلسطینم

جوانم ، از غرور وشور ، سر شارم

به دستی شاخه ی زیتون

- نشان صلح -

ودست دیگرم بر ماشه ی گرم مسلسلهای سنگینم

                                                          -          نشان کین -

نبرد آتشین ،‌دینم

ستیز ورزم آیینم

همیشه بسترم ، شن زار و سنگستان خاک میهنم بوده ست

به هنگام نیایش ، در دل محرابی از سنگر

نمازم را به شب ، آهسته می خوانم

نمازی سرخ !

نمازی رکعتش کوتاه ، وردش خون ،‌

اذانم بانک شلیکم

که از گلدسته سنگر

 سکوت خسته وهم آور شب را به آتش می زند بر هم

 

بهوش ! ای گوشهای تشنه ی فریادهای خسته وخاموش

بهوش ! ای قلبهای پاک وانسان دوست

 زبانی در دهان از فلسطین راز می گوید

 

                       هر وبلاگ درسهای خون وحماسه را دوباره تکرار می کند  

                          -   هر وبلاگ -

                               *   یک فریاد *

                                                     

تهران ، چهارراه ولی عصر ، پارک دانشجو ( به اطلاع می رساند به منظور هماهنگی با دوستان هیئت بلاگ مکان تجمع از میدان انقلاب به چهارراه ولی عصر ، پارک دانشجو تغییر یافت ) ساعت 10

قم : میدان روح الله ساعت 10 صبح

 با تشکر : دفتر توسعه وبلاگهای دینی -یوسف.پارسی بلاگ .کام     




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
پنج شنبه 85 مهر 27 12:26 ع
نظرات دیگران [ نظر]


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ