سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

سلام ، دیگه محرم، ماه« در س» ها، ماه غم اهل بیت (ع)وشیعیان نزدیک شده ما هم بایدکم کم خود مونو نزدیک کنیم به خدا، به امام حسین (ع) وحضرت زینب وفرزنداش ویارانش به کسایی که از همه ما به خدا نزدیکترن و برای خدا و در راه خدا شهید شدن یعنی حسین (ع) ، زینب (س) که ؛عمق معنا رومی رسونن،دریای حقی که با کویرظلم جنگید حسین اسوه عشق وشهادت و... زینب(س) ،الگوی ولایت پذیری صبر وبردباری ، هم برای زنان و هم برای مردان. وپیامشان شور وبیداری ومیان حق وباطل در میدان جنگیدن وهر جا کربلا وهر روز عاشوراست.

ماهم در کربلا ی نفسمان باید با اهداف یزیدی بجنگیم وبه فریاد هل من ناصر ینصرنی 
پاسخ دهیم.
 

پس هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله ...


 




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
جمعه 85 دی 29 11:38 ص
نظرات دیگران [ نظر]


 

سلام ، شاید خیلی ازماها مثل من یادشون رفته که امروز چه روزیه ، امروز  ساعت 10داشتم شبکه خبر رو می دیدم:نگاهی به تاریخ امروز ، من مشتاق بودم که ببنم در چند قرن پیش در چنین روزی چه اتفاقاتی  رخ داده ، ابتدا تاریخ اسلام وپیامبر بودحتما می دونید امروز چه روزی برای مامسلمانان است.

 این آیه رو بخونید شاید بفهمید در سال 9 قمری چه اتفاقی رخ داد… 
به آنها (نصارای نجران) بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت می کنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت می نماییم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت می کنیم شما نیز از نفوس خود، آنگاه مباهله می کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می دهیم. (آیه 61 آل عمران)

بله امروز روز مباهله است 24 ذیحجه. گوینده شبکه خبر توضیح مختصری داد:
*مسیحیان نجرانی که برای  بحث و مناظره  به نزد پیامبر آمده بودند و علیرغم دلائل قوی و محکمی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم ارائه می فرمود، آنها همچنان به حقانیت آئین و اعتقادات خود پافشاری می کردند. این امر سبب شد تا پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم بر اساس حکم پروردگار متعال، آنان را به مباهله دعوت نماید، که طرفین در پیشگاه خداوند لب به نفرین بگشایند و هر کدام که بر حق نیستند و دروغ مى گویند، به عذاب الهى گرفتار شوند.*(از سایت )

روز مباهله فرارسید در آن حال نجران مسیحی ومردم مشاهده کردند که پیغمبر اکرم (ص) در حالی که کودکی را در آغوش داشته و دست کودک دیگری را در دست دارد بهمراه بانو و مردی که پشت سر ایشان حرکت می کردند، از راه رسیدند و محلى را براى مباهله در نظر گرفتند.مسیحیان که از دور ناظر ورود رسول اکرم (ص) بودند، بر خلاف انتظار خود دیدند که آن حضرت با جمعیت و ازدحام نیامده و فقط یک مرد و یک زن و دو پسر با خود آورده است .

یکى فاطمه دختر او و دیگرى على داماد و پسر عمش و آن دو پسر، فرزندان دختر او، حسن و حسین مى باشند. اسقف اعظم نصرانی که متحیر شده بود، خطاب به جمعیت نصاری گفت: بنگرید که محمد چگونه با اطمینان تمام و ایمان راسخ به میدان آمده و بهترین عزیزان خود را برای اجرای مباهله به همراه آورده است! به خدا سوگند اگر او را در این امر تردید و یا خوفی داشت، هرگز عزیزان خود را انتخاب نمی کرد. مردم، من در چهره آنان معنویت و روحانیتی می یابم که اگر از خدا درخواست کنند، کوه ها را از جای خود حرکت خواهند داد. پس از مباهله با آنان بر حذر باشید که عذاب و بلا دامن ما را خواهد گرفت. به دنبال آن، پیامى به رسول اکرم (ص) فرستادند که از مباهله درگذر و تو خودت در میان ما حکم باش و کار را با مصالحه خاتمه بده.
وهمچنین گوینده خبر این گونه بیان کرد : که این روز روز پیامبر واهل بیت که نشان از منزلت و جایگاه شامخ آنان دارد .

 راستی اعمال امروز را می تونید از اینجا ببینید انشاء الله مورد قبول درگاه خداوند یکتا قرار گیرد




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
یکشنبه 85 دی 24 11:5 ص
نظرات دیگران [ نظر]


 

به نام و یادخدا،خدایی که به بشر هدیه داد هدیه بردباری وانتظار وظهور ، هدیه ای برای آدم (ع) از ابتداتابه کنون حتی تا روز رستاخیز آوردن مژده آمدن فرزند آخرین فرستاده .
سنگینی بار این هدیه برپشت ما ،سنگینی امسال وسال پیش، دیروز و امروز نیست سنگینی فردا هم هست  سنگینی آن به ظلمی که روی تیری که از کمان ظالمان سنگدل برخاست وبر گلوی مظلومیت حسین ویاران حسین وفرزندان حسین نشست . از ان زمان تاکنون ما از آب حیات انتظار می نوشیم و به ان زنده ایم، انتظار الطالب بدم المقتول بکربلا.  محرم در راه است ،روزهای سخت و غم تو وما ، وباز هم تو ...آقا جان! محرم امسال با تو معنا می شود .پس کی می آیی؟

ای فرزند رسول خدا !با تو سخن می گوییم خورشید از هرم نگاه تو گرم می شود ونورماه از نورچهره تو ست که نور می دهد  و وجود زمین از وجود توست غمها  ودرد دلها وگریه های نیمه شب همه وهر چیز از برای توست! اقا جان این زمین است که تنهاشده ولی تو هنوز تنها نیستی! رایحه ات مژ ده حضور تو را به دوش می کشد.صدای پای آمدنت را می شنوم آهسته آهسته می آیی آقاوما بردباری را از این صدا گرفتیم آری تو میایی وخواهی آمد ،و با آمدنت حیات را حیاتی دوباره می بخشی ! خدا کند که بیایی!




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
شنبه 85 دی 23 11:40 ص
نظرات دیگران [ نظر]


 

من کنت مولاه فهذا علی مولاه


هر کی عاشق مولاست بگه یا مولا

با سلام ،راستش من این قدر سرم شلوغ بود که یادم رفت بیام پیام تبریک رو بذارم این عید بزرگ وسرنوشت ساز اسلام ناب محمدی (ص) را به پیشگاه ولی عصر همه دوستداران اهل بیت وعاشقان امیرمتقیان ومومنان امام علی ( علیه السلام ) تبریک  وتهنیت عرض می کنم . 

علی هم برادر من است

حتما می دونید تواین روزعلاوه بر تعیین ولی وسرپرست برای جامعه اسلامی یه کار بسیارمهم دیگرعقد برادری ابتدا،میان پیامبر وعلی (ع) و  سپس برادران انصار ومهاجربسته شد چه بهترکه در سال پیامبر یه بیعت هم با نفسمون ببندیم که تا آخرین نفس وتا ظهور فرزند موعودشان حضرت صاحب الزمان(عج) از رهروان عاشق و واقعی اهل بیت عصمت وطهارت باشیم.

پس بسم الله



یا علی




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
دوشنبه 85 دی 18 10:57 ص
نظرات دیگران [ نظر]


 

انا لله وانا الیه راجعون 

 هفته گذشته من و شما و یک امل مدرنیسم نشده در غم درگذشت حجة الاسلام ابوالقاسمی بودیم این هفته من و شما در غم درگذشت یک وبلاگ نویس ارزشی دیگر یعنی  یک امل مدرنیسم نشده...ولی اکنون از نور به نور پیوسته است،  اما هفته بعد... . باید برای او فاتحه ای خواند و هم از او خواست تا برای ما فاتحه ای بخواند.چه زیباست که در چنین لحظاتی کمی با مرگ انس بگیریم.

میخواستم متنهای اولیه از نور را بخوانم که به این نوشته برخوردم دوست داشتم شما هم بخوانید،این متن بریده‏ای از متنهای اولیه ازنور است که در امتداد نوشته هایش از مخاطبانش خداحافظی می کند

سلام خداحافظی ....

«هر آمدنی را رفتنیست و هر رفتنی را رفتنی دیگر .... کسی نفهمید آمدیم و در امتدادش فهمیدم که نیامدم ..... فقط قول بدین حداقل یادتون نره یه حسنی بود و....حتما دعا برام کنید و دوباره ردای غلامی غلامان اباعبدالله رو بپوشم .... راستی ما رو حلال کنید ..... الآن که میخوام از اینجا و خانواده ی مجازی پارسی بلاگ خداحافظی کنم هم چون حس کسی را دارم که میخواهند بچشو ازش بگیرن ! ........ من که بش میگم حسینیه ی مدرن ،خدا وکیلی .... " باورتون نمیشه ولی الآن بغض راه آقا نفس رو تنگ کرده و اجازه ی عرض اندام نمیده .....حلالیت میطلبم ....»

التماس دعا ....یامحمد و علی
حسن کوکبیان نظری

 درگذشت برادر نظری مدیر وبلاگ ازنور ،را به خانواده بزرگوار وی ،همچنین جامعه وبلاگنویسان تسلیت عرض می کنم.

شما هم در مراسم یادبود ایشان که در وبلاگ ختم برگزار شده شرکت کنید
هدیه ایشان به پارسی بلاگ را می توانید از اینجا ببینید




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
پنج شنبه 85 دی 14 5:47 ع
نظرات دیگران [ نظر]


 

با سلام ،تازه از مسافرت برگشتم و شرمنده ازاینکه چند روزی نتونستم در خدمت شما باشم

عاشقان عیدتان مبارک




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
یکشنبه 85 دی 10 5:4 ع
نظرات دیگران [ نظر]


 

مولای من سلام

روزی که مسیر آمدنت را گل باران می کنند ، ممکن است من نباشم ، ولی داستان عاشقی مرا برایت خواهند گفت .

خواهند گفت نغمه عاشقانه ام در میان مشتاقانت چه آتشی به پا می کرد و چگونه بازار عاشقی تو را گرم می نمود . خواهند گفت آن روز که می رفتم نگران به قفا می نگریستم گویا چیزی جا گذاشته ام ، گویا با کسی قرار ملاقات داشته ام ، خواهند گفت دردهایی را که از نبودنت چشیدم ،همه را خواهند گفت .

دوست دارم آنروز که می آیی سراغ مرا بگیری ، راستی هزار دستان من کو ؟

چقدر آرزو داشتم وقتی که می آمدی روضه بی دستی ابالفضل را برایت می خواندم ، آن وقت زانو به بغل می گرفتی و می گریستی و ما برای زانو به بغل گرفتنت می مردیم .

می دانم مرا دوست داری می دانم ، دست دعای تو مرا سر پا نگه داشته ، همه را می دانم . حتی می دانم دلت برایمان تنگ شده ، آمدنت هم که دست خودت نیست ! گریه نکن ! کسی نیست درد تو را بفهمد ؟ خسته شده ای؟ نگران نباش ما منتظر می مانیم تا بیایی ، نمی گذاریم ذره ای احساس غربت کنی ، به شما قول می دهم مجالس شما را روز به روز گرمتر به پا کنیم ، نگران نباش آنقدر دعا می کنیم تا بیایی .

می دانی چرا دوست دارم وقتی می آیی زنده باشم ؟ نه برای خودم که البته این موهبت بزرگی است بلکه برای دل مادرت ، می ترسم وقتی می روم سراغ تو را از من بگیرد و من بی خبر باشم ، راستی اگر به من بگوید شما آماده نبودید وگر نه پسرم می آمد ! نه ، من دیگر طاقت اشک های مادرت را ندارم .

فدای تو شوم ! در این روزها همه می خندند و من اشک می ریزم ، دلم خیلی برایت بهانه می گیرد ، هرچه به نیمه شعبان نزدیک تر می شویم بیشتر بهانه می گیرد ، نگذار بالای سنگ قبرم بنویسند ؛جوان ناکام !!

رخ باز کن ، اینجا همه دلتنگ تواند .

نازنین ؛ اگر جویای احوال عاشقانت هستی ، همه خوبیم ، ملالی نیست جز دوری شما نور چشم عزیزمان !

                                                                               


خدا حافظ . غلام آستانت ، رضا


این متن شامل اولین متنهایی بود که می خواندم ، ومرا تاچند لحظه به سکوت وگریه واداشت آن هم نامه سربازی که از دوری مولایش می نالد واشک می ریزد خیلی زیبا بود .

واقعا خبر در گذشت حجه الاسلام ابوالقاسمی پور برای جامعه وبلاگنویسان و طلاب و روحانیون سوزناک بود وهست، و امیدواریم که خودشان هر چه زودتر بیایند واین خبر را تکذیب کنند واین جهنم مطلوب را به بهشت مطلوب تبدیل سازند.

برای عرض تسلیت می توانید به وبلاگ فرزند ایشان
و یا وبلاگ دوست صمیمی ایشان مراجعه کنید.
خبر درگذشت ایشان را ازاینجا  و اینجابخوانید!




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
چهارشنبه 85 دی 6 8:0 ص
نظرات دیگران [ نظر]


<      1   2   3   4   5   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ